ستایشلغتنامه دهخداستایش . [ س ِ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از ستاییدن و ستودن . پهلوی «ستایشن ». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). دعا و ثنا و شکر نعمت و مدح و نیکویی گفتن و ستودن و آفرین . (برهان ) (غیاث ) (آنندراج ). حمد. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). مدیح . مدحة. ثناء. (منتهی الارب ) (دهار). مقا
ستایشفرهنگ فارسی عمید۱. ستاییدن؛ ستودن؛ مدح؛ ثنا.۲. خوبی و نیکویی کسی یا چیزی را گفتن.⟨ ستایش کردن: (مصدر متعدی) ستودن؛ مدح کردن.
گشتازلغتنامه دهخداگشتاز. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو واقع در 2500گزی شمال باختری ماکو و 3هزارگزی جنوب راه ارابه رو باش کند. هوای آن معتدل و دارای 40 تن سکنه
پیشتازfront runner, forerunnerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که پیشتر از دیگران وارد بازار شده یا بعداً از رقبا پیشی گرفته است
پیشتازfront runner, forerunnerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که پیشتر از دیگران وارد بازار شده یا بعداً از رقبا پیشی گرفته است
پیشتازfront runner, forerunnerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که پیشتر از دیگران وارد بازار شده یا بعداً از رقبا پیشی گرفته است