۱. دو روز پیش؛ پریروز: ◻︎ مرد امروزی هم از امروز گوی / از پری و دی و فردا دَم مزن (محمدشیرین مغربی: لغتنامه: پری).
۲. دو شب پیش؛ پریشب.
۱. امتلا، انباشتگی، ملاء
۲. کثرت
۳. اشباع، سیری
amplitude, fairy, fay, fullness, hobgoblin, nymph, pixie, pixy, plenitude, plumy, repletion, satiety, spirit, sprite