هلیزآبادلغتنامه دهخداهلیزآباد. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان سنندج که 430 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه و انگور و لبنیات است . زنان قالیچه و گلیم و جاجیم می بافند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5</s
هلیزآبادلغتنامه دهخداهلیزآباد. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزآب شهرستان سنندج که 120 تن سکنه دارد.آب آن از رود کرماسی و چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
جبل الزابودلغتنامه دهخداجبل الزابود. [ ج َ ب َ لُزْ زا ] (اِخ ) نام کوهی است به سرزمین صفد. رجوع به نخبة الدهر دمشقی ص 118 شود.
الیزابتلغتنامه دهخداالیزابت . [ اِ ب ِ ] (اِخ ) ملکه ٔ اتریش . در مونیخ بدنیا آمد و در ژنو بقتل رسید (1837-1898م .). پرنسس باویر و زن فرانسوا ژوزف بود.
الیزابتلغتنامه دهخداالیزابت . [ اِ ب ِ ] (اِخ ) ایزابل د فلاندر هنو. ملکه ٔ فرانسه . در لیل بدنیا آمد (1170-1190م .). وی دختر کنت بودوئن پنجم بود. با فیلیپ اگوست ازدواج کرد (1180 م .) و مادر لوئ
الیزابتلغتنامه دهخداالیزابت . [ اِ ب ِ ] (اِخ ) (مادام ) خواهر لوئی شانزدهم . در ورسای بدنیا آمد (1764 - 1794 م .).