نسناسفرهنگ انتشارات معین(نَ یا نِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جانوری افسانه ای شبیه به انسان که هیکلی ترسناک دارد. 2 - غول . 3 - (عا.) آدم بدهیبت و بدجنس . 4 - میمون آدم نما.
نسناسلغتنامه دهخدانسناس . [ ن َ / ن ِ ] (ع اِ) دیو مردم . (مهذب الاسماء)(منتهی الارب ) (از السامی ) (انجمن آرا) (دهار) (ناظم الاطباء). غول . (ناظم الاطباء). جانوری بود چهارچشم سر
نصناصلغتنامه دهخدانصناص . [ ن َ ] (ع ص ) حیة نصناص ؛ مار بسیار جنبنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
ناناسلغتنامه دهخداناناس . (اِخ ) از دهات دهستان دول بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه است ، در 46 هزارگزی جنوب شرقی ارومیه و 9500 گزی مغرب جاده ٔ شوسه ٔ ارومیه به مهاباد. در دره ٔ سردسیر
نساسةلغتنامه دهخدانساسة. [ ن َس ْ سا س َ ] (اِخ ) نام مکه ٔ مکرمه است . (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از معجم البلدان ) (از اقرب الموارد). ناسَّة. (اقرب الموارد
بعبوشلغتنامه دهخدابعبوش . [ ب َ ] (ع اِ) نسناس . میمون . (ازدزی ج 1 ص 98). || بعبوش بن آدم (در مقام ناسزا)، مثل میمون ، آدم زشت . کریه . (از دزی ج 1 ص 98).
نسانسلغتنامه دهخدانسانس . [ ن َ ن ِ ] (ع اِ) نوعی از نسناس . (از منتهی الارب ). غول و نسناس ماده . (ناظم الاطباء).