لغتنامه دهخدا
سبل . [ س َ ب َ ] (ع اِ) مرضی باشد از امراض چشم و آن مویی است که در درون پلک چشم برمی آید، و پرده ای را نیز گویند که در چشم بهم رسد، و بعضی گویند به این معنی عربی است . (برهان ). علتی است چشم را که موی فرود پلک برآید. (شرفنامه ). پرده ای در چشم که از ورم عروق آن در سطح ملتحمه