چلگردلغتنامه دهخداچلگرد. [ چ ِ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شوراب ، بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 90 هزارگزی شمال باختری اردل ، وصل براه کوه رنگ واقع است . کوهستانی ومعتدل است و 21 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات ، ع
گلیردلغتنامه دهخداگلیرد. [ گ ِل ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشک آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی که در 5000گزی جنوب خاوری جویبار واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 760 تن است . آب آنجا از رودخانه و رود ماچک تأمین میشود. م
گلیردلغتنامه دهخداگلیرد. [ گ ِل ْ ی ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل که در 10500گزی شمال باختری آمل و 3000گزی باختر راه شوسه ٔ آمل به محمدآباد واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش <span class="hl"
لردلغتنامه دهخدالرد. [ ل َ ] (اِ) خارج . بیرون . مقابل درون . مقابل داخل . || میدان و صحرا. (آنندراج ). میدان اسب دوانی . (برهان ) : گلگون ز خون خصم دغل شد فضای لرد.؟
هلیرودلغتنامه دهخداهلیرود. [ هََ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ مهنی در ایالت کرمان . (جغرافیای کیهان ). رجوع به هلیل رود شود.