فرهنگ فارسی عمید
۱. پیدا؛ آشکار؛ هویدا؛ نمایان.۲. (اسم) از نامهای خداوند.⟨ ظاهر ساختن: (مصدر متعدی) = ⟨ ظاهر کردن⟨ ظاهر شدن: (مصدر لازم)۱. آشکار گشتن؛ نمایان شدن.۲. [قدیمی، مجاز] تحقق یافتن.⟨ ظاهر کردن: (مصدر متعدی) آشکار کردن؛ نمایان ساختن.⟨ ظاهر گ