26 فرهنگ

1993 مدخل


دسیسه

dasise

مکر و حیلۀ پنهانی؛ کاری که پنهانی و از روی مکر و دشمنی انجام بدهند.

پنهانکاری، تبانی، تلبیس، توطئه، دستان، دوزوکلک، فتنهانگیزی، فریب، نقشه

cabal, collusion, conspiracy, intrigue, machination, plot, scheme