تنبورلغتنامه دهخداتنبور. [ تَم ْ ] (اِ) سازی است مشهور و معرب آن طنبور باشد. (برهان ). سازی است مشهور که نوازند و تنبوره نیز گویند و طنبور معرب آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). ر
طنبورلغتنامه دهخداطنبور. [ طَم ْ / طُم ْ ] (معرب ، اِ) یکی از آلات مهتز است از ذوات الاوتار. و صاحب نفایس الفنون گوید: طنبور همان است که اکنون به کمانچه مشهور است . قسمی ماندولین
طنبورفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز آلات موسیقی دارای دستۀ بلند و کاسۀ کوچک شبیه سهتار: ◻︎ درّاج کشد شیشَم و قالوس همی / بی پردۀ طنبور و بی رشتهٴ چنگ (منوچهری: ۱۷۱).
تار و تنبورلغتنامه دهخداتار و تنبور. [ رُ تَم ْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تار و طنبور. همه گونه آلات سازندگی . آلات نوازندگان . دف و نی .
تار و تنبورلغتنامه دهخداتار و تنبور. [ رُ تَم ْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تار و طنبور. همه گونه آلات سازندگی . آلات نوازندگان . دف و نی .