تسلیحاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، تولید سلاح، کارخانۀاسلحه، اسلحهخانه، زرادخانه، صنایع دفاع
تسلیحات 1ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانمواد منفجره و شیمیایی و آتشزا و دیگر ذخایر انفجاری شامل بمب، اسلحه، مهمات، منور، دودزا و ناپالم
تسلیحات 2weaponryواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سلاحهایی که مورد استفادۀ یک کشور یا یک نیروی انتظامی است
تسلیحات انفجاریexplosive ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ مهمات، شامل مواد منفجره و مواد شکافت و گداختِ هستهای و مواد شیمیایی و زیستی
تسلیحات 1ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانمواد منفجره و شیمیایی و آتشزا و دیگر ذخایر انفجاری شامل بمب، اسلحه، مهمات، منور، دودزا و ناپالم
تسلیحات 2weaponryواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سلاحهایی که مورد استفادۀ یک کشور یا یک نیروی انتظامی است
تسلیحات انفجاریexplosive ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ مهمات، شامل مواد منفجره و مواد شکافت و گداختِ هستهای و مواد شیمیایی و زیستی
تسلیحات 1ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانمواد منفجره و شیمیایی و آتشزا و دیگر ذخایر انفجاری شامل بمب، اسلحه، مهمات، منور، دودزا و ناپالم
تسلیحات 2weaponryواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سلاحهایی که مورد استفادۀ یک کشور یا یک نیروی انتظامی است
تسلیحات انفجاریexplosive ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ مهمات، شامل مواد منفجره و مواد شکافت و گداختِ هستهای و مواد شیمیایی و زیستی