فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: علیت
دن، ازبیخ و بنبرافکندن، باخاک یکسان کردن، ازآبادی انداختن▼، له کردن، هموارکردن، انداختن
فروریختن، سرنگون کردن، وارونه کردن
بمب انداختن، شلیککردن، بهتوپ بستن، تیر انداختن
منفجرکردن، منهدم کردن، خُرد کردن، شکستن
از نوی انداختن، معیوب کردن، داغان کردن، آسیب زدن
تلف کردن، ضایعکردن، هدردادن