آغوشلغتنامه دهخداآغوش . (اِ) آگوش . آگش . بغل . میان دو دست فراهم آورده چون از آن دو، دائره واری کنند : پیری آغوش باز کرده فراخ تو همی گوش با شکافه ٔ غوش . کسائی .سیاوش فرود آمد
آغوشفرهنگ انتشارات معین( اِ.) میان دو دست فراهم آورده ، بغل . ؛ به ~کشیدن به خود چسباندن کسی یا چیزی را.