دندانهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل نهدار، ارهای، کنگرهدار، زیگزاگ، مضرس، دندانهدندانه، نیشدار، خاردار، باریکشونده
دندانهایdentate, toothed, notchedواژههای مصوب فرهنگستان1. در مفهوم عام، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانهدندانه باشد 2. در مفهوم خاص، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانههای تیز و بیرونزده داشته باشد
دندانههای پشتیبانsupporting cuspsواژههای مصوب فرهنگستاندندانههای لُپی دندانهای خَلفی فک پایین و دندانههای کامی دندانهای خلفی فک بالا که در حالت بَرهمایی مرکزی با یکدیگر در تماس هستند
دندانههای ناپشتیبانnonsupporting cuspsواژههای مصوب فرهنگستاندندانههای زبانی دندانهای خَلفی فک پایین و دندانههای لُپی دندانهای خَلفی فک بالا که در حالت بَرهمایی مرکزی با یکدیگر تماس ندارند و آزادند
دندانهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل نهدار، ارهای، کنگرهدار، زیگزاگ، مضرس، دندانهدندانه، نیشدار، خاردار، باریکشونده
دندانهایdentate, toothed, notchedواژههای مصوب فرهنگستان1. در مفهوم عام، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانهدندانه باشد 2. در مفهوم خاص، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانههای تیز و بیرونزده داشته باشد